دروغگویی یک صفت ثانویه است که به مرور در کودک شکل می گیرد.
کودک از حدود سن ۵ سالگی میتواند تفاوت دروغ و راست را تشخیص دهد. از این دوره به بعد صفت دروغ گویی در فرزند ما شکل میگیرد. چنانچه کودک به میزان زیادی دروغ بگوید؛ به شکل یک «بیماری در شخصیت» پایدار شده و جزئی از شخصیت کاذبش را میسازد.
شخص دروغگو در تعامل اجتماعی، برای بازسازی وجهه شخصیتی و اعتباری خویش تلاش می کند و به همین خاطر فریب و نیرنگ را گفتارش به کار می برد.
شخصیت انسانی که به گفتار و رفتار دروغ و متظاهر عادت کرده است؛ کم کم تغییر می کند و زیر نقابهای گوناگون پنهان میشود.
چرایی دروغگویی
در ابتدای کودکی، کودک میآموزد که میتواند برای فرار از تنبیه، جلب توجه، ساختن محیطی تخیلی برای خود، گول زدن دیگران برای رسیدن به خواستهها و دیگر عوامل به ابزاری مثل دروغ پناه برد و خود را زیر سایهی آن پنهان کند. او برای برای تغییر واقعیت و خلق حقیقتی کاذب! از هوش انتزاعی خود بهره می گیرد. اما به مرور این بافتن و ساختن نه تنها برای حفظ جان از خطر تهدیدهای والدین یا مربیان بلکه برای رسیدن به اهداف ثانویه هم مورد استفاده قرار میگیرد.
در این زمان است که میتوان گفت شخص از دروغ به صورت یک «مکانیسم دفاعی» برای دور شدن از شخصیت واقعی خود استفاده می کند. هویتی که مایل نیست آن را ظاهر کند و فکر می کند برای دیگران جذاب نیست. پس با گذاشتن نقابهای پی در پی بر سر شخصیت حقیقیاش؛ کم کم آن را کم رنگ می کند و یک «خود» کاذب برای خویشتن میسازد.
این ابزار دفاعی به فرد کمک میکند تا به جای درمان بیماریهای خود همچون خودکمبینی و احساس حقارت، تأیید طلبی، نبود جرأت ورزی (قاطعیت)، حسادت، اضطراب و ترس و دیگر بیماریهای شخصیتی و روانی- که از مهمترین عوامل دروغگویی او هستند؛- تنها با رنگآمیزی شخصیت پوسیدهی خود، خویشتن را مطلوب دیگران سازد.
فاجعه دروغ گفتن کجاست؟
شاید در ابتدا ناصادقانه صحبت کردن پر منفعت به نظر برسد، اما به مرور و با برملا شدن ناروراستی او، موجب از بین رفتن اعتماد عمومی و وارد کردن زیانهای زیاد مادی، معنوی، روانی و شخصیتی به اطرافیان خود میگردد. اوج فاجعه زمانی است که فرد دروغ گو، دروغهای شخصیتی، بیانی و رفتاری خویش را خودش باور میکند. چنین فردی بالاترین ضررها را به خود وارد میکند و در عین حال اطرافیان او نیز از صدمات چنین عملکردی بی نصیب نمی مانند.
دروغگو، دشمن خدا
آموزش های اسلام تمامی اقسام دروغ را بد و ناپسند دانسته اند و دروغگویی را به عنوان «ستیزه جویی با پروردگار» عنوان کرده اند. از دیدگاه اسلام تجلی شخصیت سالم همان کسی است که دارای قلبی سلیم است و نامش مؤمن است.
اسلام برای انسان مؤمن به شدت راستگویی را تأکید می کند و چشیدن شیرینی ایمان را در دوری از دروغ می داند.
آنچنان ورود این پدیده در قلب صاف جدی و حساس در نظر گرفته شده است که دستور رسیده است: «هیچ بندهاى تا از دروغ- شوخى یا جدّى- دست برندارد طعم ایمان را نخواهد یافت».[۱]
شخصیت یک انسان رشد یافتهی سالم آن قدر محتاط است که خود را در معرض خطر انحراف قلب حتی به مزاح نیز قرار نمیدهد. برای همین تمرین حقیقت جویی و حق خواهی پردههای مجاز را از قلب برمی دارد و این قلب آیینهی ایمان راستین می شود.
[۱] امیرالمؤمنین درتحف العقول. ص ۱۹۸