عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
ازدواج در فرهنگ ایرانی-اسلامی قراردادی است که علاوه بر بُعد عاطفی و اجتماعی، چارچوبهای قانونی و حقوقی ویژهای دارد. یکی از موضوعات پرچالش در این زمینه، حق طلاق و حقوق دهگانه زن است؛ حقوقی که در عقدنامه ذکر میشوند و در صورت توافق، به زن اختیار بیشتری در زندگی مشترک میدهند.
در سالهای اخیر، در کلینیک روانشناسی «راهیار» بارها با زوجهایی مواجه بودهایم که بحث هایشان بر سر این حقوق، باعث تنش یا اطمینان بیشتر در رابطه شان شده است. پرسش اصلی این است: گرفتن حق طلاق و حقوق دهگانه چه اثراتی بر روان زن و مرد دارد؟
حق طلاق: حقی است که در حالت عادی در اختیار مرد است، اما میتواند طی وکالتنامه رسمی یا شرط ضمن عقد، به زن نیز داده شود.
حقوق دهگانه زن: مجموعهای از حقوق ذکرشده در عقدنامه مانند حق تحصیل، حق اشتغال، حق انتخاب محل زندگی، حق خروج از کشور با اجازه همسر، و... که با امضای زوج رسمیت مییابند.
این حقوق از نظر قانونی چارچوب مشخصی دارند، اما از منظر روانشناختی، تأثیرات عمیقی بر احساس امنیت و توازن قدرت در رابطه میگذارند.
احساس امنیت روانی
زنانی که حق طلاق دارند، معمولاً اضطراب کمتری نسبت به آینده زندگی مشترک احساس میکنند، چون میدانند در شرایط بحرانی، ابزار قانونی برای تصمیمگیری دارند.
افزایش اعتماد به نفس
بسیاری از زنان در جلسات مشاوره گفتهاند که داشتن این حق باعث میشود احساس ارزشمندی بیشتری کنند و خود را شریک برابر در ازدواج بدانند.
کاهش وابستگی بیمارگونه
نبود حق طلاق گاهی زنان را مجبور میکند حتی در روابط پرآسیب بمانند. اما داشتن این حق، به آنها آزادی انتخاب و استقلال روانی میدهد.
احساس تهدید یا کاهش اقتدار
برخی مردان تصور میکنند دادن حق طلاق به زن به معنای از دست دادن کنترل یا جایگاه سنتیشان است. این میتواند باعث اضطراب یا خشم پنهان شود.
افزایش مسئولیتپذیری
در مقابل، مردانی که نگاه برابر به رابطه دارند، حق طلاق را فرصتی میدانند تا رابطه را با تلاش و احترام متقابل مدیریت کنند.
افزایش اعتماد متقابل
در مواردی، مردان گفتهاند دادن این حق باعث شده همسرشان آرامتر شود و همین موضوع کیفیت رابطه عاطفی را بهبود داده است.
احساس باخت یا رابطه نابرابر
برخی مردان چنین تصور می کنند که چنانچه حقوق را به همسرشان دهند امتیازی را واگذار کرده اند که حس نابرابری و خسارت به آن ها می دهد. گویا این حقوق از آنها گرفته می شود یا در برخی موارد احساس عدم امنیت می کنند.
برای زن:
احساس آزادی در انتخاب مسیر زندگی (تحصیل، شغل، سفر)
کاهش ترس از محدود شدن
افزایش رضایت زناشویی
برای مرد:
در ابتدا ممکن است احساس فشار یا تهدید کند.
در ادامه، اگر رابطه بر پایه اعتماد باشد، این حقوق باعث کاهش تنش و دعواهای روزمره میشود.
مورد اول: خانمی ۳۰ ساله میگفت: «وقتی همسرم حق تحصیل و اشتغال رو برام امضا کرد، حس کردم واقعاً منو به عنوان شریک برابر میبینه. همین باعث شد بیشتر از قبل بهش پایبند بمونم.»
مورد دوم: مردی ۴۵ ساله اعتراف کرد: «اوایل فکر میکردم اگر به همسرم حق طلاق بدم، هر لحظه میتونه منو ترک کنه. اما وقتی این کار رو کردم، دیدم همسرم خیلی آرامتر و وفادارتر شد. انگار اون امنیتی که میخواست رو به دست آورد.»
اگر زن حق طلاق بگیرد، حتماً از شوهرش جدا میشود.
واقعیت: داشتن حق طلاق فقط به زن اختیار میدهد که در شرایط خاص بتواند تصمیم بگیرد. بسیاری از زنانی که این حق را دارند، هرگز از آن استفاده نمیکنند.
امضای شروط ضمن عقد نشانه بیاعتمادی زن به مرد است.
واقعیت: این شروط به معنای بیاعتمادی نیست، بلکه ابزاری برای ایجاد امنیت روانی و حقوقی است. درست مثل بیمه که داشتنش به معنی انتظار حادثه نیست.
اگر زن حق کار و تحصیل بگیرد، حتماً خانواده و همسرش را فراموش میکند.
واقعیت: تحقیقات نشان داده زنانی که حق تحصیل و اشتغال دارند، رضایت زناشویی بیشتری تجربه میکنند و وفاداریشان به خانواده بیشتر است.
مردی که شروط ضمن عقد را امضا میکند، ضعیف و تحت سلطه است.
واقعیت: این موضوع نشاندهنده مسئولیتپذیری و نگاه برابر مرد است، نه ضعف. چنین مردانی معمولاً روابط صمیمانهتر و سالمتری دارند.
این حقوق فقط به نفع زن است و مرد هیچ چیزی به دست نمیآورد.
واقعیت: وقتی زن احساس امنیت و آزادی داشته باشد، تعارضات کاهش پیدا میکند و رابطه برای هر دو نفر آرامتر و رضایتبخشتر میشود. در عین حال مرد این حقوق را به صورت طبیعی دارد و لازم نیست چیزی را به دست آورد.
شروط ضمن عقد فقط در خانوادههای مدرن مطرح میشود.
واقعیت: حتی در سنتیترین خانوادهها هم این حقوق میتواند به جلوگیری از اختلافات کمک کند. موضوع اصلی سلامت روان و ثبات رابطه است، نه مدرن یا سنتی بودن.
در برخی موارد، اگر حقوق به صورت شفاف تعریف نشود، میتواند باعث سوءتفاهم شود.
مردانی که دیدگاه سنتی دارند، ممکن است این حقوق را تهدیدی برای مردانگی خود بدانند.
زنان هم گاهی دچار وسواس تصمیمگیری میشوند و تصور میکنند باید مدام از حقوق خود استفاده کنند.
تمرین گفتگوی سالم: هفتهای یکبار در فضایی آرام درباره حقوق، انتظارات و ترسها صحبت کنید.
تمرین نقشگذاری: یکبار زن در نقش مرد و مرد در نقش زن قرار گیرد تا هرکدام احساس طرف مقابل را تجربه کند.
نوشتن قرارداد عاطفی: جدا از عقدنامه، ارزشها و اصول مهم رابطه را بنویسید تا بهعنوان مرجع عاطفی عمل کند.
حق طلاق و حقوق دهگانه زن نهتنها مسائل حقوقی، بلکه پیامدهای روانشناختی عمیقی برای هر دو طرف دارد. زنان با داشتن این حقوق، احساس امنیت و ارزشمندی بیشتری میکنند و مردان نیز در صورت پذیرش این برابری، به رابطهای سالمتر و صمیمیتر دست مییابند. در نهایت، آنچه مهم است گفتگوی سالم و اعتماد متقابل است.
اگر شما یا همسرتان در زمینه حقوق زناشویی و اثرات روانی آن دچار چالش هستید، میتوانید همین امروز جلسه مشاوره خود را از طریق وبسایت راهیار رزرو کنید.
ثبت دیدگاه
Login to join the discussion
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜