مقاله چگونه از شر احساسات منفی رها شويم؟ به نوشته هاجر یادگاری

احساس و هیجان بخشی از انسان بودن است. اگرچه گاهی اوقات باید احساسات منفی را درک کنید؛ اما مجبور نیستید به آن‌ها اجازه دهید زندگی شما را کنترل کنند. بیاموزید که چگونه در لحظه با تمرکز مجدد و خارج شدن از ذهنتان با احساسات منفی کنار بیایید. خود را آموزش دهید تا الگوهای تفکر منفی را بشکنید و خلق و خوی خود را در درازمدت بهبود بخشید.

در این مقاله قصد دارم چند تکنیک را به شما آموزش دهم تا در پذیرش و درک احساسات منفی به شما کمک کند.

1)خارج شدن از ذهن

  • یک فعالیت بدنی شدید انجام دهید

رهاسازی احساسات منفی از طریق بدن می‌تواند بسیار موثر باشد. اگر با احساسات منفي روبرو بوديد، یک تایم اوت بگیرید (درنگ کنید) و به فعاليت متفاوت بپردازيد. ورزش به طور طبیعی در هر زمانی برای شما مفید است و در حال حاضر، می‌تواند خروجی مناسبی را برای احساسات منفی فراهم کند و از طریق تولید مواد شیمیایی احساس خوب، به نام اندورفین، حالت خلق و خوی مثبت تری را براي شما ایجاد کند.

در انواع فعالیت هایی شرکت کنید که بدن شما را به طور کامل درگیر می‌كند. مانند دویدن، بوکس، شنا یا حتی یک پیاده‌روی 30 دقیقه‌ای نیز می‌تواند احساس خوبی را به شما هدیه کند.

  • چرت بزنید

استرس مزمن توسط احساسات منفی می‌تواند بدن شما را در حالت "جنگ یا گریز" قرار دهد. اگر مدتی است که با احساسات منفی مبارزه کرده‌اید، ممکن است مغز خود را با فکر کردن در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهید درگیر و خسته کرده باشید. انجام این کار برای مدت طولانی می‌تواند باعث خستگی ذهنی شود. خستگی می‌تواند احساسات منفی را بدتر کند یا مانع از توانایی شما برای کنار آمدن با آن‌ها به روشی مثبت شود. چرت زدن با اجازه دادن به مغز و بدن شما برای استراحت و تنظیم مجدد می‌تواند استرس را کاهش دهد. برنامه ریزی یک چرت کوتاه تقریباً 20 تا 30 دقیقه ای می‌تواند به شما کمک کند تا با هرگونه خستگی ذهنی که ممکن است احساس کنید خداحافظي کنید.

  • به خلاقیت بپيونديد

یکی دیگر از راه های رهاسازی از احساسات منفی، فعالیت های هنری است. با هنر، می‌توانید به طور موقت از زندان ذهن خود خارج شوید و آن احساسات منفي را به یک فعالیت مثبت هدایت کنید. براي مثال یک مجسمه بسازید. یک داستان تخیلی بنویسید. چند رنگ، مداد رنگی بردارید و یک نقاشی بکشید.

هنر به شما امکان می‌دهد از احساسات مخرب بالقوه برای یک هدف سازنده استفاده کنید. چنین فعالیت‌هایی می‌توانند استرس و اضطراب را به حداقل برسانند و حتی به شما امکان می‌دهند تا معنای درد عاطفی خود را بیابید.

اگر اهل هنر نیستید، یک کتاب رنگ آمیزی بزرگسالان و چند مداد رنگی بردارید. رنگ آمیزی به مهارت زیادی نیاز ندارد اما مزایای کاهش استرس را مانند سایر اشکال خلاقیت ارائه می‌دهد.

  • با دوستان و خانواده وقت بگذرانید

زمانی که احساسات منفی شما را آزار می‌دهد، یک راه عالی برای فرار از زندان ذهنتان این است که با افرادی که به شما اهمیت می‌دهند، معاشرت کنید. دوستان و خانواده ای که شما را درک و حمایت می‌کنند می‌توانند به شما کمک کنند تا با احساسات دردناک کنار بیایید و آن‌ها را حل کنید. احساسات منفی بخش ضروری زندگی هستند و اغلب به ما امکان می‌دهند رشد کنیم و قوی تر شویم. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید این بار را تنهایی به دوش بکشید. به کسی که به او اعتماد دارید مراجعه کنید و احساساتی را که تجربه می‌کنید توضیح دهید. می‌توانید به یک درمانگر خوب مراجعه کنید. 

2)تغییر به سمت مثبت

  • از نشخوار فکری بپرهیزید

گاهی اوقات، زمانی که احساس بدی دارید، ممکن است بارها و بارها به یک موقعیت ناراحت کننده فکر کنید، مفهومی که از آن به عنوان نشخوار فکری یاد می‌شود. شاید به خود بگویید که سعی می‌کنید آن‌را بهتر درک کنید. با این حال، تمام این کارها حال شما را بدتر می‌کند. سعی کنید با تمرکز مداوم بر روی احساسات منفی خود، همه چیز را به هم نریزید. اگر متوجه شدید که در حال نشخوار فکری هستید، یکی از تکنیک های زیر را امتحان کنید:

1)هر روز یک دوره نگرانی 20-30 دقیقه ای را برنامه ریزی کنید. در این بازه زمانی، به شما اجازه داده می‌شود که در مورد آنچه اشتباه است فکر کنید. پس از گذشت زمان، این نگرانی ها را کنار بگذارید و به خود یادآوری کنید که باید تا رسیدن زمان نگرانی بعدی صبر کنید.

2) سعی کنید آنچه در پشت نشخوار فکری وجود دارد را شناسایی کنید. برای مثال، اگر مدام به چیزی که رئیستان در محل کار به شما گفته است فکر می‌کنید، از خود بپرسید که چرا این سخن اینقدر شما را آزار می‌دهد. آیا نگران عملکرد کاری خود هستید؟

3)بدترین سناریو را شناسایی کنید و از خود بپرسید که آیا می‌توانید آن را مدیریت کنید. دانستن اینکه چگونه با بدترین اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد کنار بیایید می‌تواند به شما کمک کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و آنچه که شما را آزاد می‌دهد رها کنید.

  • به حل مسئله بپردازید

اگر احساسی منفی را تجربه می‌کنید، احتمالاً این احساس دلیلی اساسی دارد. اگر می‌خواهید طرز تفکر و احساس خود را تغییر دهید، باید در برابر مشکلی که باعث ایجاد یک احساس می‌شود اقدام کنید. این نوع مقابله زمانی مفید است که کنترلی بر موقعیت دارید، مانند مشکلات در مدرسه، محل کار یا در روابط خود. به عنوان مثال، شاید به دلیل اینکه در درس ریاضی خود شکست می‌خورید، استرس زیادی دارید. یک راه خوب برای حل و فصل احساسات منفی خود این است که در مورد اقداماتی که می‌توانید برای حل این وضعیت انجام دهید و یا احساس خود را در مورد آن بهبود دهید، بارش فکری کنید.

ممکن است بتوانید یک معلم خصوصی بگیرید، از استاد تکالیف اضافی بخواهید، به تمام راه‌های ممکن که می‌توانید انتخاب کنید فکر کنید و سپس نقشه‌ای را ترسیم کنید.

 

  • تفکر منفی و غیر منطقی را به چالش بکشید

نوع نگاه شما به شرایط خاص می‌تواند تأثیر زیادی بر وضعیت عاطفی شما داشته باشد. افتادن در دام تفکر غیرمنطقی یا فاجعه آمیز آسان است. لحظه ای به نحوه واکنش خود به یک موقعیت فکر کنید و سعی کنید افکار یا باورهای غیرمنطقی  که ممکن است بر خلق و خوی شما تأثیر بگذارد را شناسایی کرده و به چالش بکشید.

  1. مثلاً بگویید ناراحت هستید زیرا فکر می‌کنید همسرتان در شرف جدایی از شماست. شما حقایق محکمی ندارید، فقط یک حدس و گمان دارید. با پرسیدن چند سوال از خود می‌توانید بر احساسات منفی غلبه کرده و وضعیت را حل کنید، مانند:
  2. چه مدرکی دال بر صحت این موضوع دارم؟
  3. آیا راه دیگری برای تفسیر این وضعیت وجود دارد؟
  4. آیا من یک نظر را با یک واقعیت اشتباه گرفته ام؟
  5. اگر این اتفاق افتاد، چه کاری می‌توانم برای کنار آمدن یا مدیریت این موقعیت انجام دهم؟

 

  • افکار منفی را با افکار واقعی جایگزین کنید

اغلب، ممکن است به دلیل کلماتی که در ذهن خود تکرار می‌کنید، در حالت خلق و خوی منفی به دام افتاده باشید. بنابراین، تغییر گفتار با خود می‌تواند احساس شما را نیز تغییر دهد. دفعه بعد که متوجه شدید یکی از آن نوارهای خودگویی منفی در سرتان پخش می‌شود، تلاش آگاهانه ای برای جایگزینی افکار منفی با چیزی واقعی تر و امیدوارکننده تر انجام دهید.

  1. برای مثال، ممکن است فکر کنید: «من یک دانشجوی تنبل هستم. من هرگز به موفقیت نمی رسم.» در عوض، به خود بگویید: "اگر به تمرین ادامه دهم، موفق  خواهم شد."
  2. وقتی به منفی اندیشی عادت دارید، پذیرش افکار خنثی برای مغز آسان تر از افکار بیش از حد مثبت است. به جای اینکه به خود بگویید: «من بهترین و باهوش ترین دانشجوی تاریخ هستم»، چیزی مانند «من هنوز در حال یادگیری هستم، و این اشکالی ندارد» را امتحان کنید.

منابع 

هاجر یادگاری

ثبت دیدگاه

0 دیدگاه

ورود برای پیوستن به گفتگو