مقاله چرا همیشه احساس می‌کنی باید بی‌نقص باشی؟ به نوشته مرضیه حیدریان

من همیشه یه کمال‌گرا بودم. از زمانی که عصبانی می‌شدم چون دستم خطم "به اندازه‌ی کافی مرتب" نبود، تا الان که بعد از اولین باری که دویدم، ورزش رو کنار گذاشتم، چون فکر می‌کردم خیلی کُندم. برای من، خوب نبودن در کار یعنی فقط دو گزینه دارم: یا دیگه ادامه ندم، یا خودمو سرزنش کنم تا بتونم «درست» انجامش بدم.
اما الان می‌دونم که این طرز فکر واقعا سمیه. خیلی سخت تلاش کردم تا کنترل این احساسات رو به دست بگیرم. ولی حتی الان هم گاهی یه صدای داخلی می‌گه: اگر خوب نیستی، یعنی بدی. درحالی که اینطور نیست.
می‌دونم که نمی‌شه انتظار داشت در اولین باری که چیز جدیدی رو امتحان می‌کنی، عالی باشی. می‌دونم که با کار سخت پیشرفت می‌کنی. ولی اولین واکنش من همیشه سرزنش خودمه، نه اینکه بگم: خب، اینجا شروع کاره، هنوز جا برای پیشرفت دارم.

 

این مشکل فقط من نیستم 

اوایل فکر می‌کردم این فقط یه مشکل شخصی منه. از صحبت کردن درباره‌اش با دوستام هم شرم داشتم. ولی بعد متوجه شدم که بسیاری از زنان همین احساسات رو دارند. خیلی از ما تحت فشارهای زیادی قرار داریم از اینترنت، از شبکه‌های اجتماعی، از انتظارات جامعه.


 
مثلاً: 
•    اینکه یه زن باید تو همه چیز فوق‌العاده باشه.
•    مادر خوبی باشه،
•    در کارش خوب عمل کنه،
•    ظاهرش خوب باشه،
•    روابطش خوب باشه...


طبق گفته دکتر مگ آرول، یه روانشناس مجرب، این نوع کمال‌گرایی که خودانتقادی نامیده میشه، در زنان خیلی رایج‌تره.
یعنی تمایل شدید به خوب بودن در همه چیز، در کنار اینکه هر انتقادی از دیگران رو به عنوان یه ضربه شخصی می‌گیریم. این موضوع باعث می‌شه تو ذهنمون یه صدای داخلی از خودمون انتقاد کنه و خودمون رو مقایسه کنیم با استانداردهای غیرواقعی.

 

چرا ما اینطوری هستیم؟ 

از نظر علمی، زنان به طور کلی به این موضوع حساس‌ترن، چون نقش‌های اجتماعی بهشون داده شده: 
باید به دیگران دقت کنیم، از دیگران مراقبت کنیم، رابطه‌ها را حفظ کنیم. پس طبیعیه که به نظر دیگران حساس باشیم و از نظرشون استرس بگیریم.
یه نظرسنجی هم نشون داده که ۳۰٪ زنان فکر می‌کنن کارشون به اندازه کافی خوب نیست، در حالی که فقط ۱۵٪ مردان همین احساس رو دارن.
مشکل اینجاست که:
•    ما اغلب ارزش خودمون رو به نظر دیگران پیوند می‌زنیم.
•    فکر می‌کنیم فقط با «دیده شدن» و «تقدیر شدن» می‌تونیم احساس خوبی داشته باشیم.
•    این باعث می‌شه استرس و اضطراب زیادی داشته باشیم.

 

پس چیکار کنیم؟ 

خب، حالا که فهمیدیم این یه الگوی فکری سمیه، چطور می‌تونیم باهاش کنار بیاییم؟ 
۱. هدف‌مون رو تغییر بدیم 
به جای اینکه فکر کنیم باید «عالی» باشیم، به خودمون بگیم: “خوب” یا “به اندازه کافی خوب” کافیه.
۲. زبونمون رو تغییر بدیم 
جملاتی مثل “همیشه”، “هیچ وقت”، “هیچ‌کس” رو با چیزهایی مثل “گاهی”، “ممکنه”، “من یاد می‌گیرم” جایگزین کنیم.
۳. موفقیت رو دوباره تعریف کنیم 
موفقیت لزوماً برنده شدن تو همه چیز نیست. ممکنه یه روز خوب، روزی باشه که امتحان کردی، اشتباه کردی، ولی چیزی یاد گرفتی.
۴. روی رشد، نه نتیجه، تمرکز کنیم 
به جای اینکه فقط به آخرین هدف فکر کنیم، مراحل راه رو هم مهم بدونیم. یه کار کوچیک امروز، می‌تونه یه پیشرفت بزرگ فردا باشه.
۵. به خودمون اجازه بدیم بد باشیم 
بله! گاهی هم بد باشیم، گاهی هم اشتباه کنیم، گاهی هم ناآماده باشیم. این طبیعیه. نیاز نیست تو همه چیز خوب باشیم.

 

رویکرد بلندمدت: سه مرحله برای غلبه بر کمال‌گرایی 

اگر می‌خواید از این حلقه‌ی بی‌پایان "باید خوب باشم" فرار کنید، لازمه یه نگاه جدید به موفقیت داشته باشید. یعنی نه فقط یه هدف کوتاه‌مدت، بلکه یه برنامه بلندمدت برای زندگی.
این برنامه سه تا ستون اصلی داره:
1.    وضوح (Clarity) 
2.    یادگیری مداوم (Continuous Learning) 
3.    ارتباط واقعی (Connection) 

 

1.    وضوح : دونستن اینکه واقعاً چی برام مهمه

وقتی همه‌جا مدام دارن بهت می‌گن «باید اینجوری باشی»، خیلی راحت می‌تونی از دست خودت گم بشی. پس اولین کار اینه که باید از خودت یه سوال مهم بپرسی:
من واقعاً دوست دارم چه نوع آدمی باشم؟ 
نه آنطور که دیگران می‌خواهند، نه آنطور که تو شبکه‌های اجتماعی می‌بینی، بلکه چیزی که واقعاً درونِ تو معنا داره. وقتی موفقیت رو با این استانداردهای شخصی تعریف کنی، دیگه نمی‌ترسی که به اندازه کافی خوب نیستی. چون الان می‌دونی خوبی چیه: زنده کردن مقداری معنا، نه دیده شدن تو چشمان دیگران.

 

۲. یادگیری مداوم : تمرکز روی پیشرفت، نه کمال

هیچ کس اولین باری که چیزی رو امتحان می‌کنه، متخصص نمیشه. ولی گاهی ما خودمون رو می‌سنجیم مثل یه تست نهایی، در حالی که زندگی یه فرآیند دائمیه.
•    اگر تو یه مصاحبه شغلی خوب عمل نکردی، یعنی چی؟ یعنی فرصت داری یاد بگیری.
•    اگر تو یه رابطه احساس ناامنی کردی، یعنی چی؟ یعنی الان می‌دونی چی باید تغییر کنه.
با این ذهنیت، دیگه هر اشتباهی یه شکست نیست. یه درس جدید هست.
همینطور که وقتی دویدن رو شروع کردی، مهم نبود اولین بار سریع باشی. مهم این بود که هر دفعه کمی بیشتر پیشرفت کنی. و این دقیقاً همون چیزیه که بهترین نتایج رو میاره.

 

2.    ارتباط : کار کردن با دیگران بدون رقابت

یه چیزی که کمال‌گرایی رو تقویت می‌کنه، اینه که فکر می‌کنیم همه چیز یه مسابقه‌ست و ما باید برنده‌ باشیم. ولی واقعیت اینه که: بهترین رشد، تو همراهی با دیگران اتفاق می‌افته.
فرهنگ‌هایی که خیلی رقابتی هستن، فقط باعث استرس می‌شن. اونجا همه فکر می‌کنن باید بهترین باشن، حتی اگر این باعث بشه دیگران را از خودشون دور کنن یا راستی رو فراموش کنن.
اما موقعی که ارتباط واقعی داری، وقتی با دیگران صحبت می‌کنی، یاد می‌گیری، اشتراک می‌ذاری، ایده می‌دی و می‌گیری، اونوقت متوجه می‌شی:
•    نیاز نیست همه چیز رو خودت بلد باشی.
•    نیاز نیست همیشه بالاتر از دیگران باشی.
•    کافیه تو راهت، یاد بگیری و به اطرافیانت هم کمک کنی.

 

نکته آخر:

اگر می‌خوای از زندگی لذت ببری و دیگه هر کاری رو با استرس باید عالی باشم انجام ندی، باید:
✅ هدف‌های خودتو واضح کنی
✅ به جای مقایسه با دیگران، روی رشد خودت تمرکز کنی
✅ به جای رقابت، ارتباط واقعی بسازی 
چون در نهایت، موفقیت واقعی اینه که بتونی با خودت آروم باشی، بدون اینکه همیشه سعی کنی بهترین باشی.


 

مرضیه حیدریان

ثبت دیدگاه

1 دیدگاه

ورود برای پیوستن به گفتگو

دیدگاه‌ کاربران

خیلی مقاله مفیدی بود ممنون از نویسنده. دقیقا همین باید ها و نباید ها اینقدر فشار روی آدم میذاره که آدم ترجیح میده یا شروع نکنه یا فقط وقتی شروع کنه که کامل و بی نقص هستش.

mahdie mohammadpour | 1 روز،6 ساعت قبل | 0 پاسخ
0 0

ورود برای پیوستن به گفتگو