مقاله چرا بعضی‌ها حتی محبت‌های اشتباه رو هم قبول می‌کنند؟ به نوشته مرضیه حیدریان

عشق سمی فقط در رابطه عاشقانه نیست. وقتی از عشق سمی صحبت می‌کنیم، ذهن خیلی‌ها سریع می‌ره سمت روابط عاشقانه. اما واقعیت اینه که روابط سمی می‌تونن در هر نوع رابطه‌ای شکل بگیرن: بین والدین و فرزندان، خواهر و برادر، یا حتی دوستان صمیمی.

گاهی تشخیص چنین روابطی آسون نیست، چون رفتارهای آسیب‌زننده مثل تحقیر، کنترل بیش‌ازحد، باج‌گیری عاطفی یا حتی بی‌توجهی، ممکنه در قالب محبت یا دلسوزی نشون داده بشن.

 

چطور بفهمیم در یک رابطه ناسالم هستیم؟

نشانه‌های رابطه سمی همیشه فریاد نمی‌زنن. بعضی وقت‌ها در سکوت خودشون رو نشون می‌دن:

- وقتی دائماً احساس گناه یا بی‌ارزشی می‌کنی.

- وقتی مدام در حال عذرخواهی برای احساساتت هستی.

- وقتی احساس می‌کنی خودت نیستی یا مجبوری نقش بازی کنی.

- وقتی رابطه به جای آرامش، استرس، اضطراب یا ترس به همراه داره.

اگر این موارد برات آشنا هستن، احتمالاً درگیر یک الگوی ناسالم عاطفی شدی.

 

چرا در یک رابطه ناسالم می‌مانیم؟

۱. ترس از تنها ماندن

برای خیلی از آدم‌ها، ترس از اینکه تنها بمونن یا احساس کم‌بود، باعث می‌شه که حتی اگه رابط‌شون سالم نیست، بازم توی اون بمونن. فکر می‌کنن بهتره با کسی باشن، حتی اگه اون شخص بهشون آسیب بزنه. ولی حقیقت اینه که وقتی با کسی هستی که سازگار نیستی، اغلب حس تنهایی می‌کنی، چون نیازهای عاطفی‌ت برآورده نمی‌شه. 

گاهی تنهایی موقت، مقدمه‌ی آرامش دائمیه.

 

۲. تعلق‌های عاطفی قدیمی 

اگه توی دوران کودکی یا نوجوانی توی محیطی بزرگ شدی که پر از ناسازگاری و مشکل بوده، ممکنه حالا به‌صورت ناخودآگاه به افراد شبیه اون زمان جذب بشی. حتی اگه اون رابطه برات ضرر داره، حس می‌کنی که «این فرد رو همیشه می‌شناسم» و از این‌جا به بعد ترکش سخت می‌شه.

۳. سرمایه‌گذاری عاطفی و زمانی

وقتی زمان و انرژی زیادی توی یه رابطه سرمایه‌گذاری کردی، ترکش سخت‌تر می‌شه. این حس به این دلیل پیش میاد که فکر می‌کنی: «من این همه وقت و انرژی گذاشتم، اگه الان برم، همه‌اش بر باد رفته!» اما حقیقت اینه که گذشته رو نمی‌شه برگردوند و مهم‌ترین چیز، آینده‌ات و سلامت روانت هست. 

 

۴. امید به تغییر طرف مقابل

خیلی از آدم‌ها به این امید که شریک‌شون تغییر کنه، توی رابطه می‌مونن. اما این امید معمولاً به ناامیدی منجر می‌شه. شریک زندگیت همون شخصیه که از اول باهاش آشنا شدی، نه کسی که دوست داری باشه. اگه منتظر تغییر اون بشی، فقط خودت از زندگی لذت نمی‌بری. 

 

۵. وابسته کردن ارزش شخصی به وضعیت رابطه

بعضی‌ها احساس ارزشمندی خودشون رو به وضعیت رابط‌شون وصل می‌کنن. مثلاً فکر می‌کنن اگه مجرد باشن، کم‌ارزشترن. این فکر غلطه! تو خودت رو با رابطه‌ات تعریف نکن. ارزش تو به چیزهایی مثل شغل، تحصیلات یا حتی وضعیت عاطفیت ربطی نداره. 

 

۶. از دست دادن هویت فردی

اگه توی یه رابطه هویت خودت رو از دست داده باشی و بفهمی که بدون اون رابطه کی هستی، ترکش خیلی سخت میشه. این اتفاق زمانی می‌افته که تمام تمرکزت روی شریک زندگ‌ت بوده و دیگه به خودت توجه نکردی. 
وقتی همه‌چیز حول محور «ما» می‌چرخه، کم‌کم «من» فراموش می‌شه. این از دست رفتن هویت، بزرگ‌ترین مانع برای رهایی از رابطه‌ی ناسالمه.

خودت رو پیدا کن، حتی اگه به قیمت فاصله گرفتن از کسی باشه که دوستش داری.

 

۷. سوءاستفاده عاطفی

اگه شریک زندگیت ازت سوءاستفاده عاطفی کنه، ممکنه خودت رو زیر سؤال ببری و به خودت شک کنی. این نوع شریک‌ها معمولاً مسئولیتی رو قبول نمی‌کنن و باعث میشن که فکر کنی مشکل از خودته. این اتفاق باعث میشه که رابطه رو راحت‌تر تحمل کنی. 
اگر مدام احساس می‌کنی مقصری، اگر هر بار تلاش برای گفت‌وگو با واکنش‌های تند، تحقیر یا انکار روبرو می‌شی، بدون که در حال تجربه‌ی سوءاستفاده عاطفی هستی.

سوءاستفاده همیشه فریاد نمی‌زنه؛ گاهی در سکوت، عزت‌نفست رو خرد می‌کنه.

 

۸. عادت به نجات دادن

اگه از کودکی عادت کردی که برای حل مشکلات خانواده کار کنی یا نقش صلح‌طلب رو بازی کنی، ممکنه توی رابطه‌ات هم همین نقش رو ایفا کنی. این حس آشنا بهت می‌ده و باعث می‌شه که ترک این رابطه سخت‌تر بشه. 
برخی از ما از کودکی یاد گرفتیم که باید همه‌چیز رو درست کنیم، حتی اگر خودمون زیر فشار له بشیم. این نقش، وقتی وارد روابط می‌شه، به راحتی با «عشق واقعی» اشتباه گرفته می‌شه.

 

۹. بالا و پایین‌های شدید رابطه

در بعضی روابط، گاهی همه چی عالیه و گاهی بد. این نوع رابطه‌ها مثل یه چرخ‌وفلک هستن. وقتی شریک زندگی‌ت دوباره محبت می‌کنه، حس خاصی بهت می‌ده و منتظر اون لحظه می‌مونی. این الگو باعث می‌شه که نتونی رابطه رو رها کنی. 
محبت بعد از آزار، می‌تونه خیلی اعتیادآور باشه. ذهن منتظر لحظات خوبه، حتی اگه فاصله‌شون با لحظات بد خیلی زیاد باشه. این چرخه، به‌مرور احساساتت رو خسته و سردرگم می‌کنه.

۱۰. باور غلط که همه روابط سختن

بله، روابط نیاز به تلاش دارن، ولی نباید به این حد سخت باشن که ازت بخوان ارزش‌ها یا خودت رو فدا کنی. یه رابطه خوب باید حس آرامش و امنیت بهت بده، نه اینکه باعث ناراحتی و فشار روحی بشه. 
 

چه زمانی باید کمک حرفه‌ای بگیریم؟

- وقتی دیگه نمی‌تونی تصمیم بگیری که موندن درسته یا رفتن

- وقتی احساس می‌کنی داری از درون می‌پاشی ولی ظاهراً همه‌چیز خوبه

- وقتی نمی‌تونی درباره رابطه‌ات با کسی حرف بزنی یا خجالت می‌کشی

مشاور یا درمانگر می‌تونه بهت کمک کنه تصویر واضح‌تری از واقعیت رابطه‌ات بسازی و از زوایای مختلف بهش نگاه کنی. بدون قضاوت، بدون فشار.

 

جمع‌بندی

روابط سمی همیشه واضح و قابل تشخیص نیستن. گاهی در لفافه‌ی دلسوزی، مراقبت یا عشق ظاهر می‌شن. ولی تأثیرشون واقعی، عمیق و فرساینده‌ست.

اگر در رابطه‌ای هستی که عزت‌نفست رو کم کرده، دائم به خودت شک داری، یا دیگه خودت رو نمی‌شناسی، بدون که این رابطه، هر اسمی که داشته باشه، سالم نیست.

- تو قرار نیست قهرمان کسی باشی که خودش نمی‌خواد نجات پیدا کنه.
- تو سزاوار عشقی هستی که آسیب نزنه.

اگر احساس می‌کنی درگیر رابطه‌ای ناسالم هستی...
لازم نیست همین حالا همه‌چیز رو تغییر بدی. فقط یک قدم کوچک بردار:

احساست رو بنویس

با یک مشاور حرف بزن

با کسی که اعتماد داری درد و دل کن

گاهی همین قدم ساده، شروع یه مسیر بزرگه.

با خودت مهربون‌تر باش.
نه به‌خاطر کسی، نه برای ثابت کردن چیزی فقط چون تو لایق آرامشی، که مدت‌هاست فراموشش کردی.

مرضیه حیدریان

ثبت دیدگاه

0 دیدگاه

ورود برای پیوستن به گفتگو