عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
صحبت کردن به انگلیسی برام یه آرزو شده بود. از بیست سالگی کلاس زبان رفتن رو شروع کردم. موسسه های مختلفی می رفتم و کلی برای یاد گرفتن زبان انگلیسی پول و وقت هزینه کردم. اما هرگز نتونستم سر کلاس دو کلمه صحبت کنم! اولین باری که تونستم حرف بزنم تو یه کلاس آنلاین بود که فقط دو سه تا شاگرد داشت و اونجا تازه شروع کردم به صحبت کردن. بعد از اون یکم اعتماد به نفسم تقویت شد و شروع کردم ارتباط گرفتن با افراد بومی و انگلیسی زبان. اما همچنان از انگلیسی صحبت کردن می ترسیدم! حس می کردم حوصلهی طرف مقابلم رو سر می برم چون آروم صحبت می کنم و کلی هم اشتباه دارم. اما اشتباه می کردم! وقتی رفتم آمریکا و شروع به صحبت با افراد بومی اونجا کردم، تقریبا همه از لهجه و صحبت کردنم تعریف می کردن و می گفتن تو عالی هستی! اونا شوخی نمی کردن و تعارف هم نداشتن. مسأله این بود که من دچار خطای شناختی شده بودم و همین باعث شده بود خودم رو دست کم بگیرم.
چرا وقتی نوبت به حرف زدن به زبان انگلیسی میرسه، دست و پامون میلرزه؟ حتی کسایی که سالها کلاس رفتن یا مدرک زبان دارن، وقتی باید تو یه جمع یا با یه فرد خارجی صحبت کنن، احساس استرس، خجالت و حتی ترس تجربه میکنن. این مقاله برای توئه؛ اگه جزو اون آدمهایی هستی که میخوای حرف بزنی، اما یه صدای درونی مرتب میگه: "نکنه اشتباه بگی؟"، "اگه مسخرهم کنن چی؟"، یا "اصلاً من نمیتونم!"
در این مقاله قراره با کمک اصول درمان شناختی-رفتاری (CBT)، باورهای محدودکنندهات رو بشناسیم، اونا رو به چالش بکشیم، و با استفاده از تکنیکهای رفتاری، قدمبهقدم از منطقه امن ترست خارج بشی. چون واقعیت اینه: هیچکس با سکوت، زبان یاد نگرفته!
درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy) بر این اساسه که افکار ما، احساساتمون رو شکل میدن، و احساسات، رفتارمون رو هدایت میکنن. بنابراین، اگر از صحبت کردن به انگلیسی میترسیم، لازمه اول باورهای درونیمون رو بررسی کنیم.
"من باید کامل صحبت کنم، وگرنه نباید حرف بزنم."
→ این یک باور کمالگرایانهست. هیچکس از ابتدا کامل صحبت نمیکنه. حتی نیتیوها هم اشتباه دارن!
"اگر اشتباه کنم، دیگران منو قضاوت میکنن یا مسخرهم میکنن."
→ این باور ریشه در ترس از قضاوت داره که اغلب ناشی از تجربیات گذشته یا اعتماد به نفس پایین در کودکیه.
"من هیچوقت نمیتونم مثل یک نیتیو صحبت کنم، پس چرا تلاش کنم؟"
→ این یک نوع تفکر همه یا هیچ هست. در حالی که حتی افراد مهاجر بعد از سالها، باز هم لهجه دارن و این اصلاً اشکالی نداره.
"اگه دیگران بدونن که من انگلیسیم خوب نیست، بهم بیاحترامی میکنن."
→ یک باور اغراقآمیز که بیشتر در فرهنگهایی با استانداردهای بالا (مثل فرهنگ ایرانی) دیده میشه.
باورها رو شناسایی و بازنویسی کن: بهجای "باید کامل صحبت کنم"، بگو "هر بار که صحبت میکنم، دارم بهتر میشم."
شواهد ذهنی و منطقی جمع کن: تا حالا چند بار به انگلیسی صحبت کردی و واقعا کسی مسخرهت کرده؟
از تکنیک Decatastrophizing استفاده کن: واقعاً چه اتفاق بدی میافته اگه یه کلمه رو اشتباه بگی؟
پس از اصلاح افکار، نوبت به عمله. چون تا وقتی تمرین نکنی، ترس از بین نمیره.
وقتی میخوای چیزی بگی، قبل از اینکه مغزت شروع کنه به بهانه آوردن، فقط تا ۵ بشمار و شروع کن به صحبت. مغزت وقتی میبینه که وارد عمل شدی، ترسها رو عقب میندازه.
با یک دوست یا همکلاسی صمیمی، روزی ۵ دقیقه انگلیسی حرف بزن. حتی میتونی با خودت جلوی آینه یا توی ضبط صوت صحبت کنی. این تمرین باعث عادتسازی میشه.
مثل درمان فوبیاها، با ترست روبهرو شو. از سادهترین موقعیتها شروع کن (مثل پرسیدن ساعت به انگلیسی از چتبات یا AI)، بعد برو سراغ موقعیتهای سختتر (مثل شرکت در جلسه یا مصاحبه).
اشتباه کردن یعنی یاد گرفتن. یه تمرین جالب اینه که خودت رو مجبور کنی روزی حداقل یک اشتباه در صحبت انگلیسی مرتکب بشی. این تمرین ضدکمالگراییه!
صحبتهات رو ضبط کن و بعد گوش بده. شاید اولش سخته، ولی بهت نشون میده که خیلی جاها خوب حرف میزنی و فقط چند بخش کوچیک نیاز به بهبود داره.
«اوایل مهاجرت، اصلاً جرأت نمیکردم تو فروشگاه بگم چی میخوام. یه بار یه جملهی ساده رو اشتباه گفتم و فروشنده فقط لبخند زد و اصلاحش کرد. از اون روز فهمیدم که این ترس فقط تو ذهنمه. حالا تو مدرسهی دخترم با معلمها راحت صحبت میکنم.»
«باور داشتم باید مثل معلمم صحبت کنم وگرنه ضعیفم. وقتی تو کلاس CBT (مهندسی فکر راهیار) شرکت کردم، فهمیدم این یه باور سمیه. حالا با لهجهی خودم راحت صحبت میکنم و میبینم که مخاطبم فقط دنبال ارتباطه، نه نمره دادن!»
ترس از صحبت کردن به زبان انگلیسی نه نشونهی ناتوانیه، نه ضعف ذهنی؛ بلکه بیشتر از هر چیز، نتیجهی باورهای نادرست و تجربههای ترسآور گذشتهست. وقتی این افکار رو شناسایی و اصلاح کنیم، و با استفاده از تکنیکهای رفتاری جرأت کنیم که اشتباه کنیم، قدمبهقدم اعتماد به نفسمون تقویت میشه.
یادت باشه: هر کسی که امروز خوب صحبت میکنه، یه روزی از اشتباه کردن نمیترسید.
Clark, D. M., & Wells, A. (1995). A cognitive model of social phobia. In Social phobia: Diagnosis, assessment, and treatment.
Ellis, A. (1962). Reason and Emotion in Psychotherapy.
Beck, J. (2011). Cognitive Behavior Therapy: Basics and Beyond.
Richards, J. C., & Schmidt, R. (2010). Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics.
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜