عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
آیا تلاش میکنید که هدفهایتان در زندگی را پیدا کنید؟ روانشناسان، چگونگی پیدا کردن هدفهایی که بلندمدت و معنادار باشند را مورد بررسی قرار دادند. اهدافی که به ما انگیزه تلاش و شوق حرکت میدهند، آنهایی هستند که بطور بالقوه میتوانند زندگی افراد دیگر را تغییر دهند مانند: راه اندازی یک سازمان تحقیقاتی در مورد یک بیماری یا آموزش خواندن به کودکان. هدف به معنای تکاملی سازگارپذیر است و به همین دلیل هدف داشتن هم به افراد و هم به گونههای دیگر کمک میکند تا زنده بمانند.
بسیاری از افراد باور دارند که هدفهای افراد از ویژگیهای خاص آنها نشات میگیرد و آنها را از دیگران متمایز میکند اما این تنها بخشی از حقیقت است
چرا که اطمینان دارم وقتی شما مسیر هدف خود را پیدا کردید، کسانی را در این راه خواهید دید که برای رسیدن به همان مقصد تلاش میکنند ولی مهم این است که چه کسی با موفقیت به مقصد میرسد
خواندن ما را به افرادی که هرگز نخواهیم شناخت در زمان و مکانهای متفاوت پیوند میدهد، تجربهای که با حس معنا و هدف در ارتباط است.(هدف:بخشی از معناست. معنا مفهومی گسترده تر است که معمولا شامل ارزش،کارآمدی و عزت نفس نیز میشود.)
در سال ۲۰۱۰ لزلی فرانسیس گروهی متشکل از ۲۶۰۰۰ نوجوان را در سراسر انگلستان و ولز مورد مطالعه قرار داد و دریافت کسانی که کتاب مقدس را بیشتر میخوانند تمایل بیشتری به داشتن هدف دارند
او پیشنهاد میکند نوجوانان داستانهای تخیلی بخوانند. زیرا خواندن این مدل داستانها به آنها اجازه میدهد تا درباره کل زندگی شخصیتهای داستان استدلال کنند. به آنها بینش خاصی نسبت به زندگی و عمرشان میدهد بدون نیاز به اینکه سالهای زیادی زندگی کرده باشند. به احتمال زیاد نوجوانان با دیدن هدف در زندگی افراد دیگر، شروع به خیالپردازی این اهداف میکنند.
اگر در زندگی خود دچار بحران هدف هستید به کتابفروشی یا کتابخانهها سر بزنید در آنجا کتابهایی را پیدا میکنید که برای رسیدن به هدف به شما کمک میکنند.
یافتن هدف نه تنها یک کار فکری است بلکه باید احساسات ما را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که انسان به واسطه درک رنج خود یا دیگران میتواند به رشد برسد.
کزیا ویلینگهام در فقر بزرگ شد و خانوادهاش بر اثر خشونت خانگی متلاشی شده بودند. او میگوید:”هیچ وقت در دوران مدرسه کسی از اعضای خانواده من را حمایت نکرد. من به خاطر فقرم شرمنده بودم و باورم این بود که وجود من یک اشتباه است. من در خیابانها میدویدم و به مدرسه نمیرفتم و با غریبه ها ارتباط جنسی داشتم ”
کزیا در ۱۶ سالگی در یک دبیرستان دیگر ثبت نام کرد و این اتفاق باعث شد به این باور برسد که راههایی برای رهایی از فقر وجود دارد. او مخصوصا به سمت بچههایی میرفت که مشکلات بیشتری داشتند. کزیا میگوید:”میخواهم بچههایی سرنوشتی شبیه من داشتهاند بدانند که میتوانند آینده خود را بسازند و به اندازه هر انسان دیگری خوب و ارزشمند هستند.”
زمانیکه کریستوفر پیر سال آخر دبیرستان بود، یک دوست خود را در حالت لرزان و گریان دید که یکی از همکلاسیهایشان به او تجاوز کرده بود. کریستوفر میگوید: “تا آنجایی که میتوانستم دلداریش دادم. بعد از آن به خودم قول دادم کاری انجام دهم تا دیگر این اتفاق برای کسی نیفتد.” او با تبدیل شدن به یک معلم آموزش دهنده مسایل جنسی در کالج و مدارس به قول خود عمل کرد.
چرا بعضی افراد مانند: کزیا و کریستوفر در رنج و عذاب هدفی پیدا میکنند در حالیکه دیگران زیر بار این رنجها له میشوند؟ بخشی از پاسخ این سوال ممکن است مربوط به احساسات و رفتارهایی باشد که ما در خودمان پرورش میدهیم.
برخی احساسات و رفتارهایی که حال خوبی ایجاد می کنند باعث تقویت حس هدفمندی در ما می شوند به ویژه: تواضع، قدردانی و نوع دوستی. تواضع و فروتنی باعث میشود که احساس کنیم به چیزی بزرگتر از خودمان متصل هستیم. این احساس ما را به این نتیجه میرساند که پس باید هدفی در زندگی داشته باشیم.
البته تواضع به خودی خود شما را هدفمند نمیکند. این کافی نیست که فقط احساس کنید که بخش کوچکی از چیزی بزرگ هستید بلکه باید برای ایجاد تاثیر مثبت بر جهان انگیزه داشته باشید. اینجاست که قدردانی و سخاوت وارد عمل میشوند. قدردانی و نوع دوستی باهم برای ایجاد معنا و هدف همکاری میکنند.
شما میتوانید هدف خود را در چیزهایی که مردم به خاطرشان از شما تشکر میکنند بیابید
ما اغلب میتوانیم هدفمان را درمیان افراد اطراف خود پیدا کنیم. هدف جودی سوگرمن(سازماندهنده محیط زیست و عدالت اجتماعی) این است که دنیا را کمی بهتر از آنچه در زمان تولد تحویل گرفته است، در زمان مرگ تحویل دهد. او میگوید:مادر شدن این هدفم را تقویت میکند و این بینش بر مدل مادری کردن من تاثیرمیگذارد.
البته بچههای ما ممکن است هدف ما را قبول نکنند. امبر کانتورنا توسط والدینی هدفمند که از مسیحیان راستگرا بودند بزرگ شد.
ولی هنگامیکه در ۲۷ سالگی به عنوان یک لزبین ظاهر شد خانواده و جامعه او را نپذیرفتند. او میگوید:”این باعث شد بحران عمیقی در مورد اهدافم برایم ایجاد شود.” در نتیجه یک جامعه مذهبی جدید را پیدا کرد که به او احساس تعلق دادند و کمکش کردند و توانست این مشکل را پشت سر بگذارد.
اگر نمیتوانید هدف خودتان را پیدا کنید، نگاهی به افراد اطراف خود بیندازید. چه وجه اشتراکی با آنها دارید؟به نظر شما آنها چه تاثیری بر دنیا دارند؟ آیا این تاثیر مثبت است؟ اگر پاسخ این سوالات برای شما الهام بخش نیست شما نیاز دارید جمعی دیگر را پیدا کنید که به کمک آن یک هدف جدید بسازید.
نوشتن نیز مانند مطالعه به شما کمک میکند هدف خود در زندگی را پیدا کنید.
غالبا هدفهای شما با کنجکاوی و دقت در زندگیتان کشف میشوند: چه موانعی در زندگی داشتهاید؟ چه نقاط قوتی به شما کمک کرد تا بر آنها غلبه کنید؟ دیگران چگونه به شما کمک کردند؟ چگونه نقاط قوت شما به بهتر شدن زندگی دیگران کمک کرده است؟
امیلی اسمیت، نویسنده کتاب «قدرت معنا» در سال ۲۰۱۷ میگوید: «همه ما میتوانیم زندگی خود را به صورت داستان روایت کنیم. اینگونه زندگی خود را به وضوح میبینیم و اساساً این کار به ما کمک می کند تا تجربیات خود را درک کنیم.”
یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ نشان داد که کسانی که در زندگی خود معنا و هدفی دارند، دقیقا همان جاهایی از داستان زندگیشان که بر موانع غلبه کردهاند، رشد داشتهاند. به عبارت دیگر، ایجاد روایتی مانند آمبر به ما کمک می کند تا نقاط قوت خود را ببینیم و اینکه چگونه استفاده از آن نقاط قوت میتواند تفاوتی در جهان ایجاد کند، که حس کارآمدی ما را افزایش دهد.
زمانیکه افراد میبینند که دیگران از ماجرای زندگیشان استقبال کردهاند برای رسیدن به اهدافشان مصممتر میشوند
ثبت دیدگاه
Login to join the discussion
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜