عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
یکی از مهمترین موضوعاتی که همه ی ما از ابتدای زندگی باید به آن بپردازیم یادگیری مهارت های زندگی است. مهارت های زندگی توانایی هایی هستند که با تمرین و آموزش کسب می شوند. ویژگی خوب مهارت زندگی همین اکتسابی بودن آن است. یادگیری مهارت های زندگی باعث می شود که توانایی های فردی و اجتماعی افراد بیشتر بشود، قدرت سازگاری افراد را بالا می برد و منجر به حفظ سلامت روان و رفتار افراد می شود. تا بتوانیم از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات زندگی در امان بمانیم.
در ادامه به توضیح مهارت های ده گانه ی زندگی که سازمان جهانی بهداشت آن ها را معرفی کرده است می پردازیم.
یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک می کند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم این است که خودمان را بشناسیم. احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم. و از آنچه که خودمان هستیم شاد و راضی باشیم.
از جمله مهمترین مهارت زندگی، مهارت خودآگاهی است. که به فرد کمک می کند تا بتواند شناخت بیشتری در مورد خصوصیات، نیازها، خواسته ها، اهداف، نقاط قوت و ضعف، احساس ها و ارزش ها و هویت خودش داشته باشد. در زمینه ی ویژگی های فردی، خودآگاهی به شما کمک می کند که احساسات خودتان را بشناسید و از آن آگاه باشید و آن را کنترل کنید.
تحقیقات نشان داده است که ضعف در خودآگاهی با بسیاری از بیماری ها و آسیب های روانی- اجتماعی از جمله افسردگی، اضطراب، احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین، مشکلات ارتباطی، احساس تنهایی، سوء مصرف مواد و ... همراه است.
یکی دیگر از مهارت های زندگی، همدلی است. همدلی به معنای درک احساسات دیگران و انعکاس دادن به آن ها و درک شرایط زندگی دیگران است. حتی زمانی که در آن شرایط قرار نداریم. همدلی نوع خاصی از توجه داشتن به دیدگاه دیگری است. به این معنا که فرد از طریق درک واکنش های عاطفی دیگران واکنش های عاطفی از خود نشان می دهد.
همدلی دو جزء شناختی و یه جزء عاطفی دارد. اجزاء شناختی همدلی عبارتند از: توانایی در شناسایی و نام گذاری حالات دیگران و توانایی در حدس زدن دیدگاه شخص دیگر. جزء عاطفی آن عبارت است از توانایی در نشان دادن پاسخ عاطفی مناسب.
به منظور برقراری روابط همدلانه فرد باید بتواند خود را به جای دیگران بگذارد، امور را از دیدگاه آنان ببیند و از خود بپرسد که اگر من به جای شرایط او بودم چه احساسی داشتم.
شرط لازم برای انجام چنین کاری خودآگاهی است. وقتی شما ویژگی ها، موفقیت ها و شکست های خود را شناختید، آن ها را پذیرفتید. و به خود به عنوان یک انسان ارزشمند احترام گذاشتید. آن گاه می توانید دیگران را با همان وضعیتی که هستند با تمام نقاط ضعف و قوتشان بپذیرید و به آن ها احترام بگذارید.
ارتباط موثر پایه و اساس موفقیت اجتماعی است. ارتباط به معنای لغوی خودش به معنای فرآیند ارسال و دریافت پیام است. و ارتباط موثر آنچه که در مضامین روانشناسی اهمیت بالایی دارد یعنی ارتباطی که پیام ما که شامل اطلاعات، احساسات و محتوایی که قرار است رد و بدل بشود به شیوه ای صحیح و بدون سوء تفاهم منتقل می شود. و هیچ یک از طرفین ارتباط دچار مشکل نمی شوند.
داشتن ارتباط موثر موجب پرهیز از ضعف در مهارت اجتماعی، احساس حقارت، عزت نفس پایین، انزوا و گوشه گیری و رفتارهای پرخاشگرانه می شود.
مهارت های بین فردی توان ایجاد رابطه با دیگر انسان هاست. به طوری که تا حدودی قابل قبول باشد، ارزشمند باشد و با عرف جامعه تطبیق داشته باشد. و فرد برای خودش و دیگران بتواند سودمند باشد. این مهارت برای موفقیت و پیش برد روابط ما با دیگران می تواند بسیار کمک کننده و ضروری باشد.
مهارت های بین فردی به ما یاد می دهند در روابطمان با دیگران که شامل خانواده، همکاران، دوستانمان، همسر و تمام کسانی که در زندگی با آن ها ارتباط داریم چه رفتاری داشته باشیم. چطور مرزهای بین فردی را تشخیص بدهیم. و چطور با دیگران بتوانیم تعامل سازنده ای برقرار کنیم.
هدف این مهارت کسب مهارت دوست یابی، شناخت اختلاف نظر و توانایی حل اختلافات، شناخت گروه، کارهای گروهی و شناخت اصول مشارکت و همکاری است.
یکی از موثرترین مهارت های زندگی برای تصمیمگیری درست، تفکر خلاق است. تفکر خلاق به معنای کشف نوآوری و خلق ایده ی جدید است تا بتوانیم در موضوع های متفاوت راههای جدید و موثر را پیدا کنیم.
وقتی که تفکر خلاق را یاد می گیریم متوجه می شویم که دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند. بلکه فرصت و چالشی هستند تا به دنبال راههای جدیدی برای حل آن ها باشیم و مشکلاتمان را طوری حل کنیم که کمتر کسی از آن راه استفاده کرده است.
داشتن تفکر خلاق در همه ی زمینه ها مثل مشکلات خانوادگی، تربیت فرزند، مسائل محل کار، مشکلات روابط عاطفی و سایر حوزه های زندگی بسیارکارآمد و موثر است و می تواند به ما کمک کند.
تفکر نقادانه، تفکر منطقی است در مورد تصمیمی که قرار است گرفته شود یا کاری که قرار است انجام گیرد. نقاد بودن یعنی ارزیابی کردن، بررسی کردن و مطالعه کردن. یعنی هر حرف و صحبتی را بدون فکر قبول نکنیم، بلکه آن گفته را بررسی و ارزیابی کنیم که آیا درست است یا نه.
یادگیری این مهارت به ما کمک می کند تا بتوانیم اطلاعات درست را از غلط تشخیص بدهیم و بهترین آن ها را انتخاب کنیم. مخصوصا در سنین کودکی ما باید تفکر نقاد را به بچه ها آموزش بدهیم تا بتوانند در مواجهه با هر موضوعی آن را به چالش بکشند.
داشتن تفکر نقاد در فرآیند شکل گیری هویت در سنین نوجوانی و جوانی باعث می شود که آدم ها بتوانند صاحب نظر باشند و به مرور زمان هر موضوعی را به چالش بکشند و پس از ارزیابی آن را بپذیرند.
حل مسئله به معنای تشخیص مشکل و مسئله در هر موضوعی و سپس استفاده از منطق برای انتخاب راهکارهای مناسب و در نهایت انتخاب بهترین راهکار برای مواجه با آن مسئله که در مجموع به این فرآیند حل مسئله مفید و موثر گفته می شود است.
مهارت حل مسئله به ما کمک می کند که در مواجهه با هر چالش و یا هر موضوعی در زندگی بتوانیم مفید پیش برویم. و در هیچ موضوعی گیر نکنیم و همین طور حس خوبی داشته باشیم از اینکه در برخورد با مشکلات زندگی می توانیم نقش مسلطی را ایفا کنیم.
به مهارتی که به وسیله ی آن می توانیم در موقعیت هایی که با چند گزینه ی متفاوت روبرو هستیم به موقع دست به انتخاب مناسب ترین و بهترین گزینه بزنیم مهارت تصمیم گیری گفته می شود.
مهارت تصمیم گیری به ما کمک می کند تا با اطلاعات و آگاهی کافی با توجه به اهداف واقع بینانه ی خود از بین راه حل های مختلف بهترین راه حل را انتخاب کرده و به کار ببریم و پذیرای پیامدهای آن نیز باشیم.
تصمیم گیری های درست در ارتقاء رفتار سالم، مثبت و قابل پذیرش و به طور کلی یک آینده ی مثبت نقش مهمی دارد و تصمیم گیری اشتباه ممکن است بر جنبه های مختلف زتدگی و آینده ی فرد تاثیر منفی بگذارد.
بنابراین با توجه به اینکه همه ی آدم ها در طول روزمرگی هاشون با موقعیت هایی مواجه می شوند که در آن احتیاج است تصمیم های ریز و درشت بگیرند یادگیری مهارت های تصمیم گیری می تواند به همه کمک شایانی بکند.
کارل یونگ می گوید هر چیزی که ما را خشمگین می سازد می تواند ما را به خودآگاهی و شناخت بهتر خودمان هدایت کند.
خشم یکی از هیجان های پیچیده ی انسان است. افراد سالم باید تمام هیجان ها از جمله خشم را تجربه کنند. و راه های سازنده ای برای مدیریت آن بیابند.
بنابراین افرادی که سعی می کنند از تجربه ی خشم فرار کنند احتمالا پرخاشگری می کنند یا آن را فرو می خورند. خشم با پرخاشگری متفاوت است چرا که خشم یه هیجان و پرخاشگری یه رفتار است.
خشم هیجانی کاملا طبیعی است. اما وقتی خشم را به شدت و به طور مکرر تجربه می کنیم و آن را به شیوه ای پرخاشگرانه بروز می دهیم دچار خشم دردسرساز هستیم و این نوع از خشم نیازمند مداخلات ویژه ای مثل مدیریت خشم است.
در صورتی که درمان نشود می تواند موجب مشکلات جسمی جدی مثل فشار خون، سکته های مغزی و قلبی، سرطان، چاقی، درد، مصرف سیگار یا حتی مواد و مشکلات خلقی جدی مثل افسردگی، اضطراب، احساس تهدید بشود.
افرادی که مهارت های مدیریت خشم را فراگرفته اند به پنج نکته ی اساسی در مورد خشم خود دست می یابند:
استرس واکنش طبیعی بدن در هنگام رویارویی با موقعیتهای سخت و ناگهانی در زندگی است.
زندگی در دنیای امروز ما را دائما با وظایف و رویدادهای مختلف به چالش می کشد و استرس یا فشار روانی جزء لاینفک زندگی انسان روی کره ی زمین است. اما آن استرسی که روانشناس ها از آن صحبت می کنند استرس مزمن و ناتوان کننده ای است که روی عملکرد روزانه ی فرد اثر منفی می گذارد.
مدیریت استرس به طیف وسیعی از تکنیک ها و روش های روان درمانی اشاره دارد که با هدف کاهش و کنترل استرس در افراد طراحی شده است. و به افراد کمک می کند در بسیاری از موارد از تجربه ی استرس پیشگیری کنند یا در مواجهه با استرس های روزمره مدیریت موفقی داشته باشند تا استرس به عملکردشان لطمه ی بیشتری نزند.
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜