عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
بشریت در صد سال اخیر در روابط انسانی درست عمل نکرده است. هرچند در بسیاری از زمینه ها پیشرفت کرده است. به مانند فتح ارتفاعات بی سابقه، اکتشافات شگفت انگیز در زمینه های فیزیک، شیمی و زیست شناسی و اختراع پیچیده ترین دستگاه های فنی و فضانوردی.
با وجود این پیشرفت ها اما مسائل حل نشده زیادی در حوزه روابط بین فردی باقی مانده و حل مشکلات مربوط به معیارهای اخلاقی و انسانی ، کمک متقابل و حمایت از هم نسبت به گذشته کمتر شد است.
ما در فناوری نانو تسلط داریم، اما روح انسان هنوز برای ما یک راز باقی مانده است.
از بدو تولد ما رشد می کنیم و جهان را از طریق روابط انسانی تجربه می کنیم. کلمات، اعمال، موقعیت ها، همه این ها شخصیت ما و پایه های ارزشی آن را شکل می دهد.
کودکان خردسال با تماشای روابط بین قهرمانان افسانه ها، تشخیص خوب و بد را می آموزند. آنها با شخصیت های خوب همدردی می کنند و فریبکاری افراد شرور را محکوم می کنند.
سردر گمی در رابطه
افراد وقتی بزرگ میشوند و فعالانهتر وارد روابط مستقل با دیگران میشوند، انها اغلب مشکلاتی را تجربه میکنند که باعث عذاب اخلاقی شان میشود.
به عنوان نمونه آیا باید حقیقت تلخ را به دوستم بگویم یا او را با سعادت بی خبری رها کنم؟
اصول را فراموش کنم و به خاطر سود با یک فرد ناخوشایند رابطه برقرار کنم یا نه به خود وفادار بمانم و متحمل ضرر شوم؟
ایا خانواده ای را انتخاب کنم که بر اساس موقعیت اجتماعی باشد یا نه بر پایه عشق و محبت.
و در طول زندگی خود با بسیاری از مسائل پیچیده دیگر مرتبط با مفهوم روابط روبرو شویم.
رابطه انسان ها
«انسان حرم انسان است».
من فکر می کنم که این گفته پر معنای فیلسوف رومی لوسییوس سنکا به سادگی اصل روابط را منعکس می کند. در شلوغی های روزانه، در تلاش بیپایان برای ثروت مادی، اغلب فراموش میکنیم که مهمترین چیز در زندگی افراد اطرافمان، احترام، عشق و فداکاری آنهاست.
از این گذشته، آنها کسانی هستند که زندگی ما را با معنای خاصی پر می کنند و به ما برای موفقیت های جدید قدرت می دهند. درک این موضوع در داشتن رابطه انسانی بسیار کمک کننده است.
همیشه، در هر سال، در هر دوره، خانواده و روابط در آن مهم بوده است. سارانچوک اوکسانا ناریمانونا روانشناس روسی موضوع را گسترش داده و در مورد بهترین و مطلوب ترین روابط در خانواده چنین نوشته است:
خانواده کلمه اصلی، مرحله مهم، چیز غیر قابل جایگزینی در زندگی ما است. برای هر فردی جایگاه خود را دارد، اما اغلب اوقات شماره یک است. به این دلیل است که خانواده تنها افرادی هستند که شما را می بخشند، از شما حمایت می کنند و در هر شرایطی توصیه های خوب می کنند. این افراد همانطور که متأسفانه برخی از “دوستان” یا آشنایان می توانند انجام دهند، به شما پشت نمی کنند. و من معتقدم که اول از همه باید از چنین افرادی محافظت و قدردانی کرد!
خوب، از آنجایی که موضوع اصل رابطه به خانواده بر می گردد ، باید به چندین جزئیات مهم توجه کرد.
اولین مورد ارزش های دایره خانواده ما است. در هر خانواده، هنوز معیارهایی وجود دارد که باید رعایت شود. درک، عشق، اعتماد، احترام، کمک و مراقبت نسبت به هر یک از اعضای خانواده.
اینها عوامل بسیار مهمی هستند که بر اساس آنها یک شجره خانوادگی شاد ساخته می شود؛ من حتی آن را پایه خانواده برای یک زندگی شاد می نامم. در واقع ، زندگی در جایی که همه یکدیگر را دوست دارند و از خوشحالی "شکوفه می دهند" بسیار خوشایندتر است و بر سر هر چیز جزئی نزاع نمی کنند.
اما همه اینها فقط در صورتی جواب می دهد که بازگشت ان از طرف هر یک از اعضای خانواده باشد، زیرا بیهوده نیست که همه چیز در این دنیا به یکدیگر متصل است، حتی نمی توانید سوپ بدون سیب زمینی یا آب بپزید، زیرا همه مهم و مورد نیاز هستند. به روش خودشون.
روابط در خانواده
دومین و به نظر من جزئیات مهم "خاطره" خانواده ماست. با این مفهوم من این واقعیت را در نظر میگیرم که همه ما بزرگ میشویم، ازدواج میکنیم و برخی حتی بیش از یک بار خانواده خود را تشکیل میدهند. همه اینها، البته، خوب است، اما شما نباید اولین "خانه " خود را فراموش کنید، جایی که ابتدا روی پاهای خود ایستادید و لبخند زدید، جایی که همیشه از شما حمایت می کردند و در صورت لزوم سرزنش هم می شدید، جایی که اولین زندگی خود را یاد گرفتید.
جایی ک عزیزانتان شاید در یادگیری دروس به شما کمک کرده باشند.
این حرف قابل قبول است، کسانی که شما را بزرگ کردند و به معنای واقعی کلمه اولین قاشق غذا را در دهان شما قرار دادند، توجه به انها و زمانی که به آنها اختصاص می دهید بسیار مهم خواهد بود، به خصوص بعد از سال ها.
ما نباید کسانی را که رنج و شادی را با انها تجربه کردیم و زندگی خود را برای موفقیت و سعادت ما هزینه کردند و پرتو کوچک نورشان را صرف ما کردند، فراموش کنیم.»
انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین همه ما به طور مرتب نیاز به برقراری ارتباط داریم و ان را تجربه می کنیم. برخی از مردم بیشتر، برخی کمتر، اما حتی متواضع ترین و غیر اجتماعی ترین ما، حداقل گاهی اوقات می خواهیم به بیرون بریم تا در محاصره افراد قرار بگیریم، چند کلمه با یک غریبه رد و بدل کنیم یا عصر را در جمع دوستان بگذرانیم.
هنگام برقراری ارتباط با مردم، روابط خود را با آنها به نوعی ایجاد میکنیم که افرادی از نظر روحی به ما نزدیکترند، در نهایت دوست یا عضوی از خانواده ما می شوند، در حالی که بقیه فقط آشنا می مانند.
هر چند وضعیت با اقوام کمی فرق دارد ، زیرا که ما آنها را انتخاب نمی کنیم و بنابراین برقراری ارتباط با آنها همیشه برای ما آسان نیست.
روابط با معلمان در مدرسه، استادان دانشگاه، همکاران و رئیس در محل کار نیز همیشه آنطور که ما می خواهیم پیش نمی رود. اما، با این وجود، این بخشی از زندگی ما است و مهم است که بتوانیم آن را بپذیریم.
رابطه
روابط انسانی گاهی چنان گیج کننده است که تشخیص احساسات ما نسبت به یک شخص برای ما دشوار است. این به ویژه برای کسانی که برای ما عزیز هستند صادق است.
گاهی اوقات با دوستان، والدین یا عزیزان خود دعوا می کنیم، از آنها عصبانی می شویم و حتی نمی خواهیم به برقراری ارتباط ادامه دهیم. اما هر چه زمان می گذرد دلتنگ شان می شویم و اغلب فراموش می کنیم که چه چیزی باعث درگیری ما با انها شده است.
همچنین این اتفاق می افتد که شما می توانید سال ها با یک فرد ارتباط برقرار کنید، اما هویت واقعی او را ندانید. و بعد موقعیتی پیش می آید که دو نفر را به هم نزدیک می کند یا یکی از آشنایان در شرایط خاصی جنبه متفاوتی از خود را نشان می دهد. و سپس رابطه به طور چشمگیری تغییر می کند.
تنها یک چیز در ارتباطات انسانی آشکار است. برای ایجاد روابط قوی و پایدار، باید روی خودتان کار کنید. در عین ادب درایت داشته باشید، سعی کنید صبور شوید و نظرات دیگران را در نظر بگیرید و البته احساسات منفی خود را تحت کنترل ومدیریت داشته باشید تا ناخواسته ازار به دیگران نرساند.
نکته کلیدی
انچه که مسلم است روابط با والدین با تمام روابط فرق دارد. تمام روابط بر اساس شراکت است اما در کل روابط پدر و مادر با فرزند تنها بر اساس عشق واقعی است. البته این موضوع مفاهیم بسیار گسترده ای دارد و در این مقاله کوتاه نمی گنجد اما برای ایجاد روابط سالم و درست در خانواده و اجتماع ما نیاز به اموزش اصولی و علمی داریم. این اموزش می تواند با کمک گرفتن از مشاور و روان درمانگر باشد. پس در این زمینه برای خود قدمی بردارید تا بتوانید روابط خود را به درستی مدیریت کنید. از دیدگاه من برای ارتقای روابط خود بهتر است از اموزش های سواد سفید بهره ببرد این را تجربه به من ثابت کرده است.
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜