عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
این سوالی است که اغلب کودکان ما اشتباه به آن پاسخ می دهند. زیرا در موردش کمتر با آن ها کار کرده ایم. و گاهی هم به اشتباه جوری با آن ها رفتار کرده ایم که فکر می کنند ترسیدن بد است. پس لازم است که در وهله ی اول خودمان بدانیم که این احساس یک احساس مفید و خوب برای همه ی ماست و لازم است که گاهی وقت ها بترسیم.
زمانی که داریم از خیابان رد می شویم اگر نترسیم ممکن است تصادف کنیم. نه؟ اگر با فرد غریبه ای روبرو می شویم اگر نترسیم ممکن است هر کاری که از ما بخواهد انجام بدهیم و توی دردسر بیفتیم. وقتی دوستمان پیشنهادهای بدی به ما می دهد اگر از عواقبش نترسیم هزاران مشکل ممکن است برای ما پیش بیاید این طور نیست؟
اگر ترس نبود معلوم نبود الان چه اتفاقاتی برای ما می افتاد. پس خیلی مهم است که در رفتار با کودکمان به او آموزش بدهیم ترس به تنهایی حس بدی نیست بلکه یکی از احساسات خیلی مفید برای ما است.
ترس واکنشی است طبیعی، لازم، مهم و مفید در صورتی که به طور کامل کنترل و به طور منطقی تعبیر شود باعث می شود شخص در مواجهه با مشکلات بیشتر احتیاط کند. همه ی افراد احساس ترس را تجربه می کنند. معمولا کودکان ترس از تاریکی، ترس از حیواناتی مثل سگ، مار و انواع عنکبوت ها و غیره را دارند.
ترس در واقع احساسی است که همه ی افراد با آن به دنیا می آیند و احساسی است که به ما کمک می کند که از خودمان محافظت کنیم. و در برابر عوامل خطرناک واکنش نشان بدهیم.
معمولا در نوزادان احساس ترس ممکن است منجر به گریه بشود و برای اینکه احساس ناامنی نکنند والدین باید آنها را در آغوش بکشند. در سنین بالاتر که کودکان درک و شناختشان از محیط اطراف بیشتر می شود ممکن است از تاریکی و مسائل دیگر بترسند.
اگر احساس ترس ناشی از موضوعی است که ممکن است سلامت کودک را به خطر بیندازد کاملا منطقی و قابل کنترل است. مثلا دوچرخه سواری در بزرگسال برای کودکان خطرناک است. یا ترس از ماشین ها در خیابان ها یک ترس طبیعی است.
معمولا بچه ها در دوران نوزادی در 6ماهگی تا 8 ماهگی اضطراب غریبگی را تجربه می کنند و از غریبه ها می ترسند. و کم کم در 18 ماهگی تا 24 ماهگی دچار اضطراب جدایی می شوند.
معمولا بچه های 4 تا 6 ساله از هیولاها و تاریکی و رویاهای ترسناک و صداهای بلند می ترسند. و کودکانی که بالای 7 سال هستند از بلاهای طبیعی، حضور افراد ناشناس، دزد و مرگ از جمله عواملی است که باعث ترس آن ها می شود.
معمولا ریشه های ترس های کودکان 7 سال به بالا ترس از مرگ است. بسیاری از بچه ها اضطراب اجتماعی دارند یعنی ترس از حضور در اجتماع و حرف زدن و قضاوت کردن.
احساس همدلی کردن با کودکمان. نگران نباش من کنار تو هستم. از تو مواظبت می کنم. برای کودکان نوپا و نوزادان آغوش پدر و مادر امنیت را برایشان به همراه دارد. کودکانی که بزرگ تر هستند بهتر است که در مورد احساس ترسشان با آن ها صحبت بشود تا آن ها بتوانند از طریق کلمات، احساسشان را بیان کنند.
وقتی که کودک با فرد جدیدی مواجه می شود بهتر است آن را در آغوش خودمان بگیریم تا کم کم با آن فرد جدید آشنا بشود و احساس عدم امنیت را کنار بگذارد.
در ابتدا خوب است که برای یک مدت کوتاه از کودک دور بشویم و در زمان جدایی به او بگوییم که زود برمی گردیم و او را در آغوش می گیریم. و به او لبخند بزنیم و بعد از مدت کوتاهی برگردیم تا کودک متوجه بشود ما هستیم و احساس نگرانی نکند.
در زمان خواب کودک خوب است که تا تخت خواب او را همراهی کنیم. و برایش کتاب بخوانیم. به کودک احساس امنیت بدهیم. و به کودک کمک کنیم تا به آرامی وبه تدریج با ترس هایش مقابله کند.
چون یکی از راه های شکست دادن ترس ها حساسیت زایی منظم است. یعنی بچه باید کم کم و پله پله با ترس هایش مواجه بشود. اول بریم به سمت سایه هایی که برای او ایجاد ترس کرده اند، یا آن هیولایی که زیر تختش است آن ها را با هم بررسی کنیم و به او کمک کنیم تا احساس شجاعت کند.
سعی کنیم تماشای تصاویر و فیلم های ترسناک برای کودکمان محدود کنیم تا بتواند کم کم با ترس هایش کنار بیاید.
بهترین راه غلبه بر ترس، اطلاعات بیشتر درباره ی دلیل آن است. در بعضی مواردی که قابل توضیح است، سعی کنید با روشن کردن دلایل و توضیح کافی به کودک خود، از ترس او بکاهید. به عنوان مثال اگر کودک شما از تاریکی می ترسد، ممکن است قدم زدن با او هنگام غروب از این ترس کودک بکاهد.
اولین چیزی که والدین در مسیر کمتر کردن ترس کودکان باید به آن توجه کنند این است که به ترس های کودک خود نخندند. شاید مواردی که فرزند شما از آن ها می ترسد برای شما بی اهمیت باشند اما برای فرزندتان بسیار جدی است.
بنابراین زمانی که کودک شما از ترس های خود با شما صحبت می کند، او را تحقیر نکنید و به او نخندید بلکه او را دلداری دهید و به او تاکید کنید که ترس او را درک می کنید. سعی نکنید تا کودک خود را قانع کنید که دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد. زیرا این کار باعث ترسیدن هر چه بیشتر او می شود.
یک تکنیک مفید دیگر این است که نقاط قوت و پیشرفت های فرزندتان را مدام مورد تحسین و تشویق قرار دهید. به او تمام ترس های قبلی را که با آموزش و تمرین بر آن ها غلبه کرده است را یادآوری کنید.
به عنوان مثال: هنگام مواجهه با کودکی که از تاریکی می ترسد ابتدا باید کودک را با تاریکی آشنا کرد و سپس با او بازی پیدا کردن اشیا در تاریکی را انجام می دهیم تا محیط ترسناک برای او جالب گردد. و ترسش از بین برود. برای عادت کردن کودک به تاریکی کم کم میزان تاریکی را افزایش می دهیم.
کودکان برای غلبه بر ترس خود باید به مهر و محبت والدین اطمینان کنند. و والدین باید در این خصوص هر عمل شجاعانه و کوچک او را تحسین کنند.
پیشی کوچولو نترس نترس _ انتشارات نردبان (برای کودکانی که ترس از تاریکی دارند بسیار مفید است).
خرگوش کوچولوی ترسو _ انتشارات نردبان (عادی سازی اینکه خیلی چیزهایی که از آن می ترسی اصلا ترسناک نیست).
ترس فرفری از چیزهای جدید _ انتشارات نردبان (بچه ی خجالتی و بدون اعتماد بنفس که به این علت ترس از کارهای جدید دارد).
چرا بترسم _ انتشارات نردبان (گاهی وقت ها ترس خوب است چون هشدار می دهد که تو مراقب خطرها باشی ولی ترس از بعضی چیزها واقها خنده دار است).
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜