درون گرایی یا برون گرایی تحت تأثیر این ترجیح است که یک فرد انرژی خود را از چه مجرایی کسب میکند؟ از تبادل با اشخاص دیگر یا با تنهایی و با خود بودن؟
این ترجیح بسیار مهم است زیرا بسیاری از رفتارهای افراد از آن نشأت میگیرد. اگر میخواهید در یک نگاه متوجه شوید که درون گرا هستید یا برون گرا خوب است که به سوال زیر پاسخ دهید که کدامیک به من انرژی بیشتری میدهد:
تبادل با سایر اشخاص؟ یا با خود تنها بودن؟
برون گرا و درون گرا به چه افرادی می گویند؟
افراد برون گرا هرچقدر که با دیگران ارتباط بیشتری برقرار کنند و تبادل بیشتری داشته باشند، انرژی بیشتری میگیرند. درون گرا ها برخلاف آنها، ترجیح میدهند که از تجربیات و دانستههای خود استفاده کنند. (شاید این توضیح کمی به ما کمک کند که بدانیم درون گراها برای دریافت جواب به درون خود توجه میکنند)
مشخصه های این دو سبک شخصیتی
افراد درون گرا بسیار علاقه مند هستند که روی یک کار به تنهایی متمرکز شوند و بر خلاف آنها افراد برون گرا ترجیح میدهند که چند کار را به صورت مشترک انجام دهند.
بعضیها ترجیح میدهند که تنها باشند و تنها کار کنند و بعضی برعکس، ترجیح میدهند در جمع زندگی کنند و با یکدیگر کار کنند و بیشتر با مردم روبهرو شوند. روانشناسان به آن افرادی که جزو دسته اول هستند، درونگرا و به آن دسته از افرادی که در دسته دوم هستند، برونگرا میگویند. بیشتر ما با افرادی که سبک فکری آنها با سبک فکری ما همسویی دارد، راحتتر و خودمانیتر هستیم. روانشناسان میگویند نویسندهها، نقاشان و باغبانان معمولاً درونگرا و فروشندهها، خدمه کشتی و هواپیما و هتلها معمولاً برونگرا هستند.
افراد درونگرا با امور درونی سر و کار دارند. میتوان گفت آنها افرادی هستند که به درون توجه میکنند. درونگرایی، ویژگی افرادی است که تودار هستند و به دروننگری، وظیفهمداری، کنارهگیری از دیگران و گاهی ناآگاهی اجتماعی گرایش دارند. آنها تمایل دارند که به تنهایی کار کنند و برتری آنها ضرورتاً استفاده از هوش در مورد اشیا و عقاید، جدای از دیگران است. تیپهای احساسی، درونگرا هستند و تفکر همراه با قضاوتشان نشان میدهد که آرام و جدی باشند و برای کسب موفقیت، به طور دقیق بر امور مربوطه متمرکز شوند. آنها متقاعد شدهاند که عملگرا، نظمپذیر، واقعگرا و قابل اطمینان باشند به حقیقت امر توجه کنند و در محیط بیرونی زندگی خود بیشتر اهل تفکر، ولی در محیط زندگی با احساسات عمل کنند.
افراد درونگرا و برونگرا به طور متوسط در دو انتهای مخالف یک خط قرار دارند. افراد درونگرا چون ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند؛ ممکن است در فعالیتهای گروهی دچار اضطراب شوند. البته این به آن معنا نیست که فرد درونگرا به هیچوجه نباید کار گروهی انجام دهند و یا افراد برونگرا نباید به تنهایی فعالیت کنند. آنچه مسلم است، این است که افراد باید یاد بگیرند که در موقعیتهای مختلف انعطافپذیری بیشتری داشته باشند.
درونگراها این گونهاند
- علاقهمند به احساسات و افکار خودشان
- نیازمند به داشتن قلمرو شخصی
- کمحرف، ساکت و متفکر.
- دوستان زیادی ندارند.
- در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارند.
- علاقهمند به سکوت و تمرکز.
- از دید و بازدیدهای غیرمنتظره و ناگهانی بیزارند.
- کارایی آنها در تنهایی بیشتر است و ترس آنها این است که فردیت خود را از دست بدهند.
- از فعالیتهای انفرادی انرژی میگیرند.
- در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته میکند.
- معمولاً کمرو هستند.
- درکشان مشکل است.
- اهل ایده و عقاید نو هستند.
- شخصیتی متمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند.
- مشتاق و احساساتی هستند.
- معمولاً احساساتشان را بیان نمیکنند.
- در جمع ناآشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت هستند.
- تمرکزشان زیاد است.
- برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند.
- پیش از حرف زدن میاندیشند.
- از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران خودداری میکنند.
- از قوانین خشک بیزارند و خواهان آزادی هستند.
- مایل به رویکردی آهسته اما دقیقاند.
- اهل عبرت گرفتن از دیگرانند و پس از آموختن روش زندگی، دیگر گونه زندگی میکنند.
حدود ۶۵ درصد نوابغ را درونگرایان تشکیل میدهند. البته این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی و عدم اعتماد به نفس درونگرایان ندارد. ممکن است آنها خیلی هم با اعتماد به نفس باشند.
درونگرا ها به گفته ی لوری هلگو، نویسنده ی کتاب «قدرت درونگرایی»، با اینکه از این کاریزمای بیرونی بی بهره اند، اما ممکن است رهبران بهتری باشند. از برخی خصوصیات ذاتی درونگراها می توان برای کانالیزه کردن انرژی کارکنان و خلق نتایجی قدرتمند استفاده کرد.
هلگو عقیده دارد افراد درونگرا توانایی های قابل توجهی برای رهبری دارند که نباید از آنها غافل شد. برخی از این توانایی ها عبارت اند از:
-
مهارت گوش کردن
درونگراها برای پذیرا شدن صحبت های دیگران ظرفیت بالایی دارند. هلگو در این باره می گوید: «ما اغلب اوقات رهبران را افرادی برونگرا، با توانایی خارق العاده در سخنوری و هدایت جمع تصور می کنیم. اما توانایی درونگراها در پذیرا شدن دیگران، گوش کردن به آنان و در نظر گرفتن جنبه های مختلف مسائل، اغلب دست کم گرفته می شود». از آنجایی که درونگرا ها نیاز ندارند در مرکز توجه جمع باشند، معمولاً پیش از تصمیم گیری از نظرات دیگران بهره مند می شوند.
-
تفکر عمیق
درونگراها معمولاً دوست دارند مدت زیادی را در تنهایی به تفکر بپردازند. آن ها به اتاق خلوتی نیاز دارند تا به تمام جنبه های زندگی خود بپردازند. این ویژگی برای رهبران یک مزیت است. این تفکر همه جانبه و عمیق، کمک می کند دیگران نیز به توانایی مدیر خود در اجرای طرح های مختلف، اعتماد بیشتری داشته باشند. تنها خطر موجود این است که درونگراها معمولاً به صورت ذاتی تمایلی به در میان گذاشتن ایده ها و تفکراتشان با دیگران نشان نمی دهند؛ مگر آنکه تمام جزئیات آن را با دقت بررسی کرده و ایده ی مورد نظر را کاملاً پخته باشند. به قول هلگو «درونگراها دوست دارند مسائل را در ذهن خودشان حل و فصل کنند. بنابراین اکثر آنها کل این فرایند را در ذهنشان تلنبار می کنند و آن را با کسی شریک نمی شوند»
-
حضوری آرامش بخش
از آنجا که درونگرا ها قادرند با کمترین محرک بیرونی به بهترین نحو کار کنند، محیط های تحت رهبری شان معمولاً آرام و بی سر و صداست. شخصیت آرام رهبران درونگرا، مخصوصاً در دوران بحران، به زیردستانشان قوت قلب مضاعف می دهد.
-
آمادگی
به عقیده ی هلگو، درونگرا ها معمولاً آماده تر از برونگراها هستند. این از تمایل آنان به حل و فصل کردن موضوعات در تنهایی ناشی می شود. هلگو می گوید «فرد درونگرا، همیشه فکر شده و آماده حاضر می شود. سرهم بندی کردن جزو توانایی های آنها نیست»
منبع: