عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که کودک درون چیست؟ و آیادر درون همه ما وجود داره؟ کودک درون در کانون هستی ما به سر می برد و وجودی قدرتمند دارد. یک کودکی را که شاد و سرزنده است در ذهن خود تصور کنید. اگر بتوانید این کودک را در درون خودتان تصور کنید، سرزندگی را احساس میکنید. کودکی که با شور و شوق مداوم محیطش راکشف میکند. از احساساتش خبر دارد یعنی وقتی آزار میبیند، گریه میکند. وقتی پر از خشم و عصبانیت است و فریاد میزند و وقتی هم که سرخوش و شاد است لبخند میزند یا از ته دل میخندد. این کودک غریزی و حساس در درون همه ما آدمها وجود دارد. کودک درون، بخشی از ماست که دوست دارد بازیکند و کشف کند. هر لحظه اش تازه و سرشار از شگفتی است.
کودک درون ما کسی است که بوی شیرین مادربزرگ را وقتی که برای بغل کردن ما خم شد بهیادمیآورد. او درون ما احساس پر از شادی و عشق را به یاد میآورد. زمانی که پدرمان وقتی اسباب بازی مورد علاقهمان را با همسایه به اشتراک میگذاشتیم با چشمان براق به ما نگاه میکرد. وقتی ما به جشن تولد دوستمان دعوت میشویم، او احساس خوشحالی و اعتماد به نفس میکند. او به ما یادآوری میکند که وقتی معلم به تمسخر میپردازد یا زمانی که ما پاسخ یک سوال "به ظاهر آسان" را نداشتیم احساس گنگ بودن میکند.
کودک حتی هنگام شروع اولین کارمان حضور دارد و به رئیس شما ثابت میکند که شما مسئولیت پذیر و توانا هستید و احساس غرور میکنید. کودک درون ما در وجود ماست این بخشی است که وقتی اوقات خوبی را با دیگران میگذرانیم، احساس آرام و گرمی میکند. همچنین زمانی که دیگران به ما صدمه میزنند،نادیده گرفته می شویم یا به ما دروغ می گویند، یا به ما خیانت می کند، احساس خرد شدن میکند.
کودک درون در همه حال کنار ماست و با ما در ارتباط است. فقط باید گوش دادن را یاد بگیریم. اکنون، کودک درون ما یا می تواند آرام و راضی باشد، یا میتواند بد رفتار کند و اوضاع را کمی در درون ما نامرتب کند و مانع روابط سالم، مهارتهای سازمانی و خود تنظیمی شود. اگر دربرخی از جنبه های زندگی خود احساس پوچی و ناامیدی بهتان دست داد این امکان هست که کودک درون شما نیاز به توجه داشته باشد. نقاطی که باید به آن ها توجه شود ممکن است مانند مشکلات در محل کار، فرزندپروری، یافتن یا حفظ عشق، تعمیق روابط یا تعیین مرزها باشد.
مرحله اول: با کودک درونتان ارتباط برقرار کنید، گفتگو را شروع کنید و با او رابطه برقرار کنید.
مرحله دوم: شروع به گوش دادن و یادگیری در مورد نیازها، دردها، امیدها و رویاهای کودک درونی خود... و برداشتن گام هایی برای تحقق آن ها افراد موفق دارای کودک درون با محتوا هستند منظور از موفقیت ، افرادی نیست که مشهور یا ثروتمند هستند، بلکه افرادی هستند که عشق دارند، از بودن در پوست خود احساس رضایت میکنند، احساس آرامش درونی دارند و احساس رضایت می کنند. کودک درون سالم سرشار از عشق، محبت، ارتباطات سالم و درست، از نظر ذهنی، احساس رضایت در معنای خود است و قادر به تحمل دردها و مشکلات زندگی است.
افراد موفق فقط کسانی نیستند که باهوش هستند. بلکه می توان به کسانی گفت که از نظر عاطفی درست هستند، رابطه خوبی با احساسات خود دارند و کودک درون آرامی دارند. یک کودک درونی شاد چگونه به نظر میرسد و چه احساسی دارد؟ هنگامی که او درونی ما آرام است، چراغ سبز دریافت میکنیم تا پیش برویم و چیزهای جدید را امتحان کنیم. ما میدانیم که توانایی تحمل شکست یا خرابکاری ها را داریم. همچنین با مقادیر جزئی شرم کنار میآییم، بدون اینکه ترس را بلعیده باشیم. ما میدانیم که ثابت قدم هستیم و نیازی به انجام تکانشی نداریم. اگر کودک درونی ما احساس امنیت و ثبات کند، به ما اجازه میدهد که شکوفا شویم. اگر او احساس لرزش کند، در بزرگسالی احساس ناامنی و بینظمی در زندگی خواهیم کرد.
دوست داری جزئیتر با کودکدرونت آشنا بشی، مقاله کودک درون، نوش دارویی که درمان همه ی دردهای شماست رو بخون.
اهمیت شناخت و پرورش کودک درون به وضوح روشن است. کودک درون، به عنوان بخشی از وجود ما که با ویژگیهای حساس و غریزیاش همراه است، نقشی کلیدی در شکلگیری و حفظ سلامت روانی و عاطفی ما دارد. این بعد درون ما، همچون منبعی از انرژی و احساسات ناب، میتواند زندگی ما را از یکنواختی و سردی نجات دهد و به ما کمک کند تا با شجاعت و شادابی به چالشهای زندگی بپردازیم.
وقتی که ما با او خود ارتباط برقرار میکنیم، نه تنها با بخشی از خودمان که به یادآوریهای شیرین و لذتبخش از دوران کودکی تعلق دارد، بلکه با درک و پذیرش نیازها و احساسات عمیقتری نیز مواجه میشویم. این ارتباط به ما این امکان را میدهد که نسبت به خود و دیگران بیشتر همدلی کنیم و به سلامت روانی و عاطفی بهتری دست یابیم.
از آنجا که کودک درون ما مستقیماً با تجارب اولیه زندگی و یادگیریهای اولیه ما مرتبط است، توجه به نیازها و احساسات او میتواند به ما کمک کند تا مشکلات عاطفی و روانی را بهتر درک کرده و مدیریت کنیم. به همین دلیل، رسیدگی و تلاش برای پرورش او، میتواند موجب ایجاد روابط سالمتر، بهبود مهارتهای سازمانی و ارتقای خودتنظیمی ما شود.
برای تحقق این هدف، نخستین گام شناخت و برقراری ارتباط با کودک درون است. این ارتباط نیازمند گوش دادن به نیازها، آرزوها و دردهای او است. این امر مستلزم آن است که به احساسات و واکنشهای درونی خود توجه کرده و آنها را به طور صادقانه و با احترام بررسی کنیم. با شناخت بهتر نیازها و احساسات او، میتوانیم گامهایی مؤثر برای تحقق این نیازها برداریم و به برطرف کردن مشکلات و چالشهای زندگی بپردازیم.
به یاد داشته باشیم که موفقیت واقعی در زندگی تنها به میزان ثروت یا شهرت محدود نمیشود.
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜